علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

♥♔ شیرین کاریهای علیرضا ♥♔

در گذر 96- بخش چهارم: زمستانه

مشخصۀ ویژۀ زمستان 96 و در آستانۀ شب یلدا، روی دادن زلزله های کوچک و بزرگ در سراسر ایران و البته زلزله های نه چندان بزرگ و البته رعب آور در تهران بود که با وجود همۀ سنگینی و ترس آور بودنش عمراً نتوانست کوچک ترین تکانی بر خانوادۀ نوری وارد آورد! از آن چهره های محکم که هیچ زلزله ای قادر به ایجاد رعب و وحشت در او نبود! او هر شب در پناهگاه طراحی شده توسط مادرش و در آرامش می خوابید! آرامشی از این دست! و از آن معصومانه های زیبا در سرخه حصار چهار فصل! گرچه زلزله برای خانوادۀ نوری تکان دهنده نبود ولی آلودگی هوای فراوانِ تهران، یک سفر هزارکیلومتری به ولایت را تحمیل کرد! پایان دیماه همراه بود یا یک دورۀ یک هفته ای کلا...
27 اسفند 1396
1139 18 11 ادامه مطلب

در گذر 96- بخش سوم: پاییزه

پاییز آغاز می شود با شور رفتن به مدرسه و آموختن! گرچه پسرک در وهلۀ اول و با وجود سال ها روزگار گذراندن در مهد نه تنها چندان درکی از درس و مدرسه نداشت بلکه ذوقی هم نداشت! و این یک مربی بود به نام خانم مشتاقی که به یک هفته نکشیده او را سراسر شوق و شور کرد و علاقمند به آموختن! به گونه ای که در منزل او یک خانم مشتاقی تمام عیار بود و کوچکترین حرکت مربی از دید چشمان تیزبینش پنهان نبود!   اولین روز پیش دبستانی و کج سلیقگی مدیر سرای محلۀ استان تهران در انتخاب رنگ لباس! و گزارش هایی از کلاس درس به لطف وجود تلگرام     و گشت و گذارهای پاییزه در بوستان یاس زیبا     و از آن ژست های...
26 اسفند 1396

در گذر 96- بخش دوم: تابستانه

در جریان سلسله تغییرات اعمال شده توسط نی نی وبلاگ شرایطی ایجاد شد که حتی پیدا کردن لیست مطالب قابل ویرایش به سختی امکان پذیر شد! در این بین و در فرآیند پیشخوان یابی وبلاگ، لیستی پدیدار گشت با عنوان "افتخارات" که وبلاگ "شیرین کاری های علیرضا" را در بین تمام وبلاگ ها از حیث تعداد پست و نظر و پسند و بازدید در ردۀ سیزدهم محبوبیت قرار داده بود. از اینکه این مساله بسی باعث افتخار است که بگذریم می ماند اعطای نشان وفاداری نی نی وبلاگ به نویسندۀ وبلاگ " شیرین کاری های علیرضا"  حقیقتا باید توجه مدیر را جلب کرد به وبلاگ نویسی که با وجود مشغلۀ کاری فراوان سال ها نوشته و کماکان می نویسد و در این دورۀ فراوانیِ شبکه ...
26 اسفند 1396

در گذر 96- بخش اول: بهارانه

در حالی که نفس های سال 96 به شماره افتاده است مادری آخرین مقالۀ آماده شدۀ خود را به ادیتور یک ژورنال می سپارد و مستقیم می رود سراغ خانۀ مجازی اش که مدت هاست در و پنجره اش بسته مانده و او را دلتنگ نگارش کرده است! نه آن که در این مدت ننوشته باشد؛ نه! ولی به فارسی نوشتن و از خودش و دلبندش نوشتن چیزی ست که او در طی سالی که گذشته است از آن محروم بوده است. بلی! این خانه را یک خانه تکانی اساسی لازم است! مستقیم می رود سراغ آرشیو عکس های سال گذشته تا وقایع مهم را در فرصت باقیمانده از آرشیو بکشد بیرون! از آن لحظه ای که در واپسین لحظات سال 95 پسرکش با عروسک محبوب کنار هفت سینی که برای چیدنش از هفته ها قبل برنامه ریزی کرده بود نشسته است: و یا آ...
26 اسفند 1396
1